فال

قالب وبلاگ

قالب وبلاگ

اس ام اس عاشقانه

 
اخبار سینمای جهان
صفحه نخست             مدیر وبلاگ            پست الکترونیک         آرشیو مطالب         قالب وبلاگ
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

ماشین ها 2                                                                

 

   CARS 2

تصمیم دشوار پیکسار و تغییر مسیر ماشین ها.

کارگردان: جان لاسه تر

صداپیشگان: لری دکیبل گای – اوون ویلسون – مایکل کین – امیلی مورتیمر – جان تورتورو

مدت زمان: 106 دقیقه

درجه نمایشی: G

ژانر: انیمیشن / ماجرایی / کمدی / خانوادگی

امتیاز: 6.5

محصول سال 2011

خلاصه داستان و توضیحات

شرکت انیمیشن سازی پیکسار شرکت کاربلدی است که ندرتا اشتباه می کند. نام «پیکسار» الان مدت هاست که معادل با «انیمیشن خوب سطح بالا» شده است. اما متاسفانه دو فیلم انیمیشنی که این شرکت تحت عناوین ماشین ها (2006) و ماشین ها 2 (2011) ارایه کرده در رده ی فیلم های ناموفق پیکسار جا می گیرد; هر چند که حتی این دو فیلم ناموفق در قیاس با بسیاری از محصولات انیمیشنی دیگر شرکت ها یک سر و گردن بالاتر ایستاده اند.

ظاهرا تصمیم گیری برای ساختن دنباله ای بر فیلم نه چندان موفق ماشین ها کار بسیار دشواری بوده است. ماشین ها گرچه جذابیت های خاص خودش را داشت اما فاقد آن خلاقیت هایی بود که از شرکت سازنده اش انتظار می رفت. مرگ پل نیومن هم یک لطمه ی بزرگ احساسی به فیلم زد. پل نیومن در ماشین ها به جای یکی از شخصیت های اصلی (داک هادسن) حرف زد و رابطه ی این شخصیت با لایتینگ مک کوئین (با صدای اوون ویلسون) رابطه ی اصلی و محوری فیلم را تشکیل می داد. نقش داک هادسن آخرین نقش آفرینی پل نیومن بود و مرگ این ستاره ی بزرگ و فوق العاده محبوب سینمای آمریکا همزمان با اکران ماشین ها نوعی فضای غمگین و ناراحت کننده را بر این فیلمی که قرار بود شاد و مفرح باشد حاکم ساخت و به این ترتیب ماشین ها به حاشیه رانده شد. با این وصف, مدیران پیکسار تصمیم گرفتند دنباله ی ماشین ها را بسازند, هرچند که به قول خودشان دنباله سازی معمولا در دستور کار این شرکت نبوده و نیست.

مارک و برند «دیزنی/ پیکسار» موفقیت هر فیلم انیمیشنی ای را تضمین می کند و این شامل ماشین ها 2 نیز می شود اما در اینجا, مخصوصا در مورد یک فیلم خانوادگی سطح بالا, توقع و انتظار بیشتری از حیث کیفی می رفت. البته نامنصفانه است که ما برچسب «غیر قابل تماشا» را روی فیلم بزنیم; فیلم به هر حال تماشاگران کم سن و سال خود را سرگرم می کند اما به ویژه برای بزرگ ترها به طرز غافلگیر کننده ای خسته کننده است و توقعات را برآورده نمی کند. باز باید منصف بود. سازندگان فیلم حداقل تلاش خود را کرده اند که قسمت دوم را به مسیر کاملا تازه و متفاوتی, در قیاس با فیلم نخست ببرند.

قاعده ی معمول دنباله سازی در هالیوود این است که قسمت دوم را تقریبا شبیه قسمت نخست می سازند و تغییرات فاحشی در آن به وجود نمی آورند. اما سازندگان ماشین ها 2 خلاف این قاعده عمل کرده اند, هرچند که صرف تغییر مسیر منجر به فیلمی بهتر نشده است. در فیلم ماشین ها شخصیت اصلی قصه لایتینگ مک کوئین بود اما در قسمت دوم شخصیت اصلی قصه وانت درب و داغانی است به اسم میتر (با صدای لری دکیبل گای). البته لایتینگ مک کوئین در قسمت دوم حضور دارد اما تمرکز اصلی روی میتر است. دو کاراکتر تازه هم به فیلم اضافه شده اند یک آستین مارتین انگلیسی به اسم فین مک میسیل (با صدای مایکل کین) و وردست وفادارش هالی شیفت ول (با صدای امیلی مورتیمر).

در ادامه ی ماجراهای قسمت اول, حالا لایتنینگ به یک قهرمان مسابقات دوره ای مبدل شده و از او دعوت شده که در مسابقه ی جهانی گراندپری شرکت کند. این مسابقه ی بزرگ اتومبیل رانی قرار است در سه کشور ژاپن, ایتالیا و انگلستان انجام شود. رقیب اصلی لایتنینگ اتومبیلی است به اسم فرانچسکو برنولی (با صدای جان تورتورو) که مدعی است سریع ترین اتومبیل جهان است. لایتنینگ بار سفر می بندد و میتر هم همراه او می رود. میتر در واقع یکی از اعضای تیم تعمیر و سرویس رسانی لایتنینگ است. در ادامه ی ماجرا کاشف به عمل می آید که جنایتکاران و خلافکاران بین المللی در صحنه ی مسابقات حضور دارند و در پشت پرده اهداف خودشان هستند.

فین که عضو سازمان جاسوسی انگلستان است به همراه دستیارش هولی در صحنه حضور پیدا می کند تا خلافکاران را شناسایی بکنند. فین اشتباها میتر را به جای یک جاسوس آمریکایی می گیرد و این سرآغازی است برای کشیده شدن پای میتر دهاتی به ماجراهای بزرگ تر و تلاش او برای نجات جهان و ...

داستان برخلاف غالب فیلم های پیکسار خوب توسعه پیدا نکرده. صحنه های اکشن که تعدادشان هم زیاد است, به طرز نومید کننده ای بی روح از کار درآمده و قادر به بالا بردن ضربان قلب تماشاگران نیست. و کمدی فیلم هم که عمدتا مبنی بر پارودی و نقیصه است راه به جایی نمی برد. با این وصف فیلم از حیث بصری هیچ کم و کسری ای ندارد. انیماتورهای پیکسار سنگ تمام گذاشته اند و فیلمی خوش آب و رنگ ارایه کرده اند.

فیلم های انیمیشنی پیکسار معمولا دو لایه ای هستند; لایه ی اول برای بچه ها و لایه ی دوم برای پدر و مادرهایی که با بچه هایشان به تماشای فیلم آمده اند. در ماشین ها 2 تلاش شده که این قاعده رعایت شود. مثلا قصه ی فرعی فیلم که درباره ی مضرات متکی بودن به سوخت های فسیلی است با این هدف در فیلم تعبیه شده که برای بزرگترها جالب باشد. اما در مجموع فیلم جذابیت چندانی برای بزرگترها ندارد. بزرگترها فقط می توانند از این قضیه خشنود باشند که بچه های آنها برای مدت 106 دقیقه سرگرم شده اند; همین و بس.

 

منبع:دنیای سینما                                                                                                    نویسنده:علی ملکی
دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, :: 14:6 ::  نويسنده : علی ملکی

 

ناشناخته

 

unknown

محصول سال ۲۰۱۱

کارگردان : Jaume Collet-Serra

بازیگران :

Liam Neeson : بازیگر خوش نام و معروف با بازی در فیلم هایی مثل  Diseption و Everest و Gangs Of New York و  Taken و Clash Of The Titans

 و همچنین صدا پیشگی در فیلم هایی چون Star Wars Episode2 کارنامه ای درخشان رو به وجود آورده...در نقش دکتر مارتین هریس

Diane Kruger: در فیلم هایی همچون Troy و سریال پرمخاطب Fringe

 بازی کرده... در نقش گینا

 

January Jones: برای من جدید بود و امسال علاوه بر این فیلم در فیلم X_Men: First Class نیز بازی کرده.در نقش لیز هریس

 

Aidan Quinn و Frank Langella و Bruno Ganz در نقش های دکتر مارتین هریس ۲ و پروفسور رودنی کول و ارنست جورگن

 

جمله کلیدی فیلم : Take Back Your Life

 


 

دکتر مارتین هریس به همراه همسرش لیز برای شرکت در کنفرانس بیوتکنولوژی به برلین اومدن... وقتی به هتلی که از قبل رزرو کرده بودند میرسند، دکتر می فهمه که کیف مدارکش رو در فرودگاه جا گذاشته و قبل از اینکه وارد هتل بشه سریعا تاکسی میگیره که به فرودگاه برگرده و لیز رو تنها میذاره... در راه تصادف شدیدی می کنند و چند روز به کما میره. وقتی به هوش میاد به خاطر میاره که برای کنفرانس به برلین اومده ولی از اتفاقات بعدش و اینکه چرا تصادف می کنه چیزی رو به خاطر نمیاره. سریعا به هتل میره و همسرش رو می بینه ولی در کمال تعجب مرد دیگری رو کنار اون می بینه که با نام دکتر مارتین هریس شناخته شده... و جالبتر اینکه همسرش وجود اون رو انکار می کنه... 

 

تلاش های بعدی مارتین برای اثبات اینکه او دکتر هریس واقعیه ادامه پیدا می کنه ولی در این راه کسانی هستند که قصد کشتن مارتین رو دارند که او باید از اونها فرار کنه. برای اثبات خودش باید راننده تاکسی که اون روز از مرگ نجاتش داد رو پیدا کنه که ناخودآگاه اون دختر یعنی گینا رو هم وارد ماجرا می کنه... پرستاری که از مارتین مراقبت می کرد آدرس کارآگاه ارنست جورگن رو به اون داد شاید بتونه به اون در راه اثبات خودش کمک کنه ...

 

....

 

سوژه فیلم اول کلیشه ای به نظر میاد جوری که فکر می کنیم آخر فیلم رو میشه حدس زد ولی داستان وارد مراحلی میشه که علاوه بر سورپرایز کردن بیننده به فیلم هیجان خاصی میده که نمی تونیم شخصیت اصلی فیلم رو از کسانی که اون باهاشون مبارزه می کنه مورد تمایز قرار بدیم... اینکه مارتین با به یاد آوردن تمام خاطرات به شخصیت دیگه ای تبدیل میشه که حتی خودش هم متعجب میشه و در صدد جبران اشکالات گذشته برمیاد موضوع جالبیه که ما رو در جایگاه قضاوت قرار میده که حق رو باید به مارتین بدیم یا نه!!!

 


 

 

 

لیز ، شخصیتی که از  صحنه های اول فیلم و اومدن دکتر مارتین هریسی جدید در موردش دو حالت رو حدس می زنیم، که یا خیانت کرده به همسرش یا اون هم قربانی یک توطئه شومه، تبدیل به یک حالت سومی میشه که حدسش کمی دشواره،اون هم با صحنه های عاشقانه ای که با مارتین به نمایش گذاشته بود... 

 

در قسمتی از فیلم مارتین تونست خودش رو به لیز برسونه... لیز با نگرانی گفت: کمکم کن.من تو رو دوست دارم... تو اون روز به خاطر کیف مدارکت به فرودگاه برگشتی. اونو پیدا کن... با این حرف لیز و بعد مشخص شدن شخصیتش نمی تونستم در موردش قضاوت کنم.اینکه واقعا مارتین رو دوست داشته و یا نه... چون این حرف لیز به مارتین در درک واقعیت کمک کرد....    

 

گینا، دختر پناهنده ای که بعد از اون تصادف از کار تاکسیرانی اخراج میشه و مجبور میشه واسه گذران زندگیش به خدمتکاری در بار روی بیاره و شبها به طور پنهانی از دوستش تاکسی قرض بگیره و باهاش کار کنه...ابتدا به خاطر پول حاضر به صحبت با اون میشه ولی ناخواسته مجبور به کمک به اون میشه و در آخر هم ...

و البته موضوع جالب دیگه ای هم که تو این فیلم دیدم این بود که نشون داد ترورریست ها علاوه بر اون همه تاکتیک و عملیات پیچیده باز هم مرحله آخر عملیات رو جوری می سازند که هدف اصلی شناخته نشه... هدف رو متوجه شخص دیگه ای می کنند تا بتونند هدف اصلی رو راحت تر گیر بندازند...

منبع:سینما نویسنده:علی ملکی

یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 17:47 ::  نويسنده : علی ملکی

كلاه قرمزی                                            

 

Red Riding Hood

تكه الماس بدلی در جعبه ی زیبای مرصع كاری شده!

كارگردان: كاترین هاردویك

بازیگران: آماندا سیفرید – گری اولدمن – جولی كریستی – شیلو فرناندز – ویرجینیا مدسن – ماكس آیرونز

مدت زمان: 100 دقیقه

درجه نمایشی: PG-13

ژانر: فانتزی/ ترسناك/ معمایی/ هیجانی

امتیاز: 5.5

محصول سال 2011

خلاصه داستان و توضیحات

ویلهلم (1786 – 1859) همیشه برای سینما جذابیت های خاصی داشته است. مجموعه فیلم هایی كه از روی این قصه ها ساخته شده, فهرست بلند بالایی شامل چند صد فیلم كوتاه و بلند و انیمیشن می شود. داستان شنل قرمزی كوچولوی برادران گریم – كه در اصل قصه ای بوده به قلم شارل پرو, نویسنده ی فرانسوی (1628 – 1703) – حداقل در هالیوود دست مایه ی چند فیلم بلند داستانی قرار گرفته كه معروف ترین آنها فیلمی است به نام آزادراه (محصول سال 1996) با بازی كیفر ساترلند و ریز ویترسپون.

كلاه قرمزی كاترین هاردویك تازه ترین اقتباس  - یا حداقل تازه ترین الهام گیری – از قصه ی قدیمی برادران گریم است. اما قصه را كه یادتان هست؟ گرگ وارد رختخواب مادربزرگ می شود و كلاه قرمزی را می بلعد و بعد شكارچی می آید و شكم گرگ را می درد و مادر بزرگ و نوه اش (شنل قرمزی) را صحیح و سالم از آنجا بیرون می آورد و ...

در فیلم كلاه قرمزی, آماندا سیفرید در نقش والری ظاهر می شود. والری دختر نوجوانی است كه در دهكده ای واقع در وسط «جنگل های سیاه» زندگی می كند. قصه در دوره ی قرون وسطی سپری می شود; دوره ای كه تحت تسلط كلیسا و جادوگران بود. والری دلباختهی پسر جوانی به اسم پیتر (شیلو فرناندز) شده. پیتر چوب بر است و خانواده ی فقیری دارد. متاسفانه, مادر (ویرجینیا مدسن) و پدر والری (بیلی بروك) مخالف رابطه ی دخترشان با پیتر هستند. آنها معتقدند كه والری باید با هنری (ماكس آیرونز) كه به خانواده ی پولداری تعلق دارد, ازدواج بكند. اما والری علاقه ی چندانی به هنری ندارد. والری, كه علاقه ی زیادی به پوشیدن شنل قرمز دارد, گهگاه به دیدن مادربزرگاش (جولی كریستی), كه همان نزدیكی ها خانه ای دارد,می رود. اما مادر بزرگ هرگز وارد این بحث نمی شود كه پیتر برای ازدواج با نوه اش مناسب تر است یا هنری.

در ادامه ی ماجرا جسد تكه تكه شده ی خواهر والری پیدا می شود. كاشف به عمل می آید كه گرگ/انسان قدیمی دوباره بازگشته تا قربانیان تازه ای بگیرد. این گرگ/ انسان هر زمان كه ماه كامل می شود هیبت گرگ به خودش می گیرد و شروع می كند به قربانی گرفتن. كشیش دهكده برای حل این مشكل از پدر سالومون (گری اولمن) كه متخصص جن گیری و مقابله با گرگ/ انسان هاست درخواست كمك می كند. به زودی پدر سالومون وارد دهكده می شود و كار خود را برای یافتن گرگ/ انسان آغاز می كند و ...

گرفتاری اصلی فیلم, بلا تكلیف بودن آن در بین فانتزی و ترس است. فیلم برای مدتی مبدل به یك فیلم معمایی می شود. فیلمساز موفق می شود تماشاگران را وارد بازی «حدس بزن چه كسی قاتل است» بكند; البته وقتی این معما گشوده می شود تا یك حدی باعث نومیدی تماشاگر می شود; هرچند كه این نومیدی در قیاس با نومیدی حاصله از تماشای فصل پایانی فیلم, بیشتر نیست. نكته ی نومید كننده ی دیگر بازی های ضعیف دو هم بازی مذكر آماندا سیفرید است. كاملا پیداست كه خانم كاترین هایدوك بازیگران مذكر فیلم هایش را صرفا بر حسب خوش تیپی و زیبایی ظاهری و فیزیكی آنها انتخاب می كند.

در فیلم قبلی هاردویك , گرگ و میش, شاهد وضعیت مشابهی بودیم. حداقل این بار گرگ/ انسان های قصه با بر و بازو ها و سر و سینه های لخت این ور و آن ور نمی روند و گرگ مربوطه هم حداقل نشان می دهد كه دارای دندان هایی شایسته ی یك گرگ درنده است. اما كلاه قرمزی و گرگ و میش یك نقطه ی اشتراك دارند: در هر دو فیلم دختر وجوان چشم و گوش بسته ی ما درگیر رابطه ای با جنس مخالف می شود كه به صورت بالقوه و بالفعل برای وی خطرناك و خطرآفرین است. كلاه قرمزی براساس همان فرمول گرگ و میش ساخته شده و مخاطب اصلی اش هم دختران نوجوان است.

كلاه قرمزی ظاهر شیك و جذابی دارد. فضاسازی های فیلم – جدا از بهره گیری احمقانه اش از CGI- چشم نواز و توجه برانگیز است. حس جداافتادگی دهكده و مردمان اش از هر كادر فیلم پیداست. حتی می توان گفت فیلم از حیث بصری تكان دهنده و نفس گیر است. شما طبیعتا انتظار دارید كه در درون این جعبه ی مرصع كاری شده چیز گران قیمتی وجود داشته باشد اما وقتی در جعبه را باز می كنید با یك تكه الماس بدلی بی ارزش مواجه می شوید./

 

منبع:دنیای سینما                                                                                   نویسنده:علی ملکی

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:, :: 20:18 ::  نويسنده : علی ملکی



<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 116
بازدید ماه : 116
بازدید کل : 4704
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

 
   
فال حافظقالب وبلاگقالب وبلاگگالری عکسفاگالری عکس آلامتو