فال

قالب وبلاگ

قالب وبلاگ

اس ام اس عاشقانه

اخبار سینمای جهان
 
اخبار سینمای جهان
صفحه نخست             مدیر وبلاگ            پست الکترونیک         آرشیو مطالب         قالب وبلاگ
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

شیوع   

                                                            

Contagion

خوشحالیم که جهان واقعی در وضعیت عادی به سر می برد و همه چیز آرومه; هرچند فعلا! هرچند تا اطلاع ثانوی!

 

کارگردان: استیون سودربرگ

 

بازیگران: گوئینت پالترو – مت دیمون  لارنس فیشبورن – جود لاو – کیت وینسلت – الیوت گلد – ماریون کوتیار

 

مدت زمان: 106 دقیقه

 

درجه نمایشی: PG-13

 

ژانر: درام / هیجان انگیز

 

امتیاز: 7.5

 

محصول سال 2011

خلاصه داستان و توضیحات

 

تازه ترین فیلم استیون سودربرگ, تماشاگر را به دنیای هراس های ویروسی و میکروبی می برد; هراس های واقعی ای که در قالب بیماری های مسری مرگباری مثل آنفولانزای مرغی و آنفولانزای خوکی طی سال های اخیر اذهان نگران جهانیان را معطوف خودش کرده است. این اولین بار نیست که سینما به سراغ چنین سوژه ای می رود. تا پیش از فیلم شیوع, شاخص ترین فیلم درباره ی بیماری های مسری مرگبار فیلم شیوع (1995) ساخته ی ولفگانگ پترسون بود. اما شیوع 2011 از جنس و لون دیگری است; این یک فیلم سطح بالا و از هر حیث متفاوتی است.

 

 

فیلم پر از ستارگان درجه اول سینمای جهان است که به جز یکی, همگی شان یا برنده ی جایزه ی اسکار بوده اند یا نامزد این جایزه. اما فیلم تمایلی به استفاده از قدرت ستاره ای اش ندارد. زیرا کاراکترها فرع بر داستان هستند و نقش های آنها بس معمولی و عادی است. فیلم راوی زایش و رشد یک بیماری مسری مرگبار است. در واقع این خود بیماری است که کاراکتر اصلی فیلم است. هیچ ملودرام و اکشن تصنعی ای در کار نیست و همین دست فیلمساز را باز گذاشته تا قصه ی بیماری مرگبار و مسری MEV-1 را به اثرگذارترین شکل ممکن روایت کند. فیلم نه درام است نه تریلر (اکشن/ هیجانی). از هیجان سازی های کاذب خبری در آن نیست. هیجان فیلم واقعی و حقیقی است. هیجان فیلم برآمده از تماشای «روال کار» یک سیستم اداری/ تشکیلاتی در مواجهه با یک بحران مرگبار جهان گستر است.

 

بت امهاف (گوئینت پالترو) از یک سفر کاری به هنگ کنگ به خانه اش در مینیاپولیس آمریکا باز می گردد. اما بلافاصله بیمار می شود. بت روز بعد از حال می رود و کمی بعد از انتقالش به بیمارستان می میرد. کمی بعد,‌ پسرش کلارک نیز بر اثر همین بیماری می میرد اما شوهرش میچ (مت دیمون) و دخترشان (آنا جیکوبی –هرون) در برابر بیماری مصونیت دارند و زنده می مانند. به زودی بیماری ویروسی مذکور که اسم اش MEV-1 است در سرتاسر جهان شیوع می یابد. CDS (مرکز کنترل بیماری ها) و WHO (سازمان بهداشت جهانی) سعی دارند جلوی گسترش بیماری را بگیرند اما کار دشواری است. روزانه هزاران نفر بر اثر بیماری در حال تلف شدن هستند. تلاش گسترده ای آغاز می شود تا رد بیماری در هنگ کنگ پیدا شود. دانشمندان می خواهند بدانند که ویروس چگونه از موش ها به خوک ها و از خوک ها به انسان ها سرایت کرده است. در همین حال سودجویان وارد معرکه می شوند. اقتصاد جهانی دچار اختلال می شود. شهرهای بزرگ قرنطینه می شوند و رئیس جمهوری آمریکا به «مکان امنی!» برده می شود و ...

 

 

شیوع در قالب چنین داستانی وجوه خوب و بد و زشت جامعه ی انسانی را به تصویر می کشد: خودخواهی ها و سودپرستی ها و در کنارش نوع دوستی ها و قهرمان گری ها; و همین طور یاْس ها و در کنارش امیدواری ها. فیلم تکان دهنده است برای این که از ترس ها و هراس های واقعی سخن می گوید. اینجا دیگر قصه ی چند تا آدم جان به در برده از یک آپوکالیپس نیست; اینجا صحبت از واقعیت است. مگر نه اینکه در سال 1918 یک درصد جمعیت جهان بر اثر بیماری آنفولانزای اسپانیایی کشته شدند؟ خیلی ساده, این حادثه می تواند در جهان امروز ما نیز تکرار شود و چه بسا جان یک درصد جمعیت کره خاکی را (حدود 70 میلیون نفر), و حتی بیشتر, بگیرد. شیوع از ترس های واقعی سخن می گوید و ترسناک بودن اش هم از همین جاست.

 

فیلم پر از ستاره هاست اما اسامی چشم خیره کن این ستارگان در پوسترهای فیلم نباید کسی را دچار این اشتباه کند که شیوع یک «بلاک باستر هالیوودی» است. لارنس فیشبورن در قالب رئیس «مرکز کنترل بیماری ها» ظاهر می شود که در پی گسترش و شیوع بیماری به عنوان مقصر اصلی شناخته می شود. کیت وینسلت نقش دکتر جدی ای را بازی می کند که برای تهیه گزارش از چگونگی آغاز گسترش بیماری به مینیاپولیس می رود. جنیفر اِهِل دکتر مسری شناسی است که برای یافتن واکسن بیماری کار و تلاش می کند. ماریون کوتیار دکتری است که از طرف «سازمان بهداشت جهانی» به هنگ کنگ اعزام می شود تا در آنجا دریابد بیماری چگونه از حیوانات به انسان سرایت پیدا کرده است. جود لاو هم بلاگری است که میلیون ها خواننده دارد و سعی می کند که از این آب گل آلود ماهی بگیرد و پول و پله ای به هم بزند و ...

 

 

فیلمنامه برگ برنده ی شیوع است. هیچ کلیشه ای در فیلمنامه وجود ندارد. سوسپانس نه برآمده از درام های فردی که برآمده از چگونگی واکنش نشان دادن نوع بشر به بحرانی است که گریبان اش را گرفته است. فیلم به ما هشدار می دهد که سیستم های حفاظتی و بهداشتی ما دچار ضعف های ساختاری و درونی است و همین ضعف هاست که در مواقع بحران های بزرگ اجازه ی مدیریت موثر را نمی دهد. فیلم به فساد های مالی در شرکت های دارویی اشاره می کند و همین طور به عملکرد های نادرست رسانه های گروهی آمریکا.

 

بله شیوع در مدت زمان 105 دقیقه ای اش موضوعات بسیاری را پوشش می دهد و انبوهی از شخصیت ها را معرفی می کند اما نهایتا توفیق می یابد منظری از یک حادثه ی بسیار محتمل و امکان پذیر را در برابر دیدگان ما به نمایش بگذارد. فیلم که تمام می شود خوشحالیم که جهان واقعی در وضعیت عادی به سر می برد; البته فعلا, تا اطلاع ثانوی!/

 

منبع :دنیای سینما

ویرایش در اخبار سینمای جهان

دو شنبه 21 آذر 1390برچسب:, :: 15:55 ::  نويسنده : علی ملکی

 

فیلم اکشن «فناناپذیران» در اولین هفته اکران رقبای خود را شکست داد و پرفروشترین فیلم آمریکای شمالی شد...

, این فیلم اکشن سه‌بعدی با بازی هنری کاویل، میکی رورک و جان هرت فراتر از انتظار ظاهر شد و با 32 میلیون دلار فروش بالاتر از کمدی «جک و جیل» با بازی آدام سندلر و فیلم انیمیشن «گربه چکمه‌پوش» قرار گرفت.

«فناناپذیران»‌ در سطح بین‌المللی هم حدود 36 میلیون دلار فروخت و به این ترتیب فروش جهانی خود را در هفته اول اکران به 68 میلیون دلار رساند.

این فیلم که‌ داستان نبرد جنگجویان یونان باستان را به تصویر می‌کشد، با بودجه‌ای حدود 75 میلیون دلار ساخته شده است. «فناناپذیران» را تارسم سینگ فیلمساز هندی کارگردانی کرده که سازنده دو فیلم «سلول» و «
The Fall
» است.
 

فیلم اکشن «فناناپذیران» نبرد جنگجویان یونان باستان را به تصویر می‌کشد

تماشاگران در وبسایت
CinemaScore به «فناناپذیران»‌ درجه B داده‌اند. واکنش منتقدان سینما متفاوت است و این فیلم در وبسایت Rotten Tomatoes تنها 38 درصد آرا مثبت منتقدان را به دست آورده است.

رقابت نزدیک برای مقام دوم
«جک و جیل» ساخته دنیس دوگان با حدود 26 میلیون دلار رده دوم جدول فروش فیلم‌ها در ایالات متحده و کانادا را از آن خود کرد. منتقدان به شدت به این فیلم تاختند و آرا مثبت آنان در وبسایت
Rotten Tomatoes تنها سه درصد است.


آدام سندلر در صحنه‌ای از کمدی «جک و جیل»

آدام سندلر در این فیلم در دو نقش جک و جیل ظاهر می‌شود که برادر و خواهر هستند. جک یک مدیر بازرگانی موفق در لس آنجلس است که با همسر (کتی هلمز) و بچه‌هایش زندگی آرامی دارد، آرامشی که با آمدن جیل، خواهر دوقلویش به هم می‌ریزد.

«گربه چکمه‌پوش» با صدای آنتونیو باندراس و سلما هایک که در دو هفته گذشته قهرمان گیشه‌های فروش بود، این هفته با تنها 23 درصد کاهش و 25.5 میلیون دلار در رده سوم قرار گرفت. مجموع فروش این فیلم در آمریکای شمالی 108.8 میلیون دلار و فروش جهانی آن 156.9 میلیون دلار شده است.

کمدی اکشن «سرقت برج» با بازی ادی مرفی و بن استیلر هم در دومین هفته اکران با 13.2 میلیون دلار به رده چهارم رفت.

درام «جی. ادگار» به کارگردانی کلینت ایستوود با بازی لئوناردو دی‌کاپریو به نقش جی. ادگار هوور، موسس و اولین رئیس پلیس فدرال آمریکا، اف‌بی‌آی، با 11.5 میلیون دلار فروش از جمعه تا یکشنبه، فهرست پنج فیلم پرفروش هفته را کامل کرد.


لئوناردو دی‌کاپریو در صحنه‌ای از فیلم «جی. ادگار»

دی‌‌کاپریو در این فیلم زندگی‌نامه‌ای شخصیت هوور را از 24 سالگی تا 77 سالگی به تصویر می‌کشد. نائومی واتس، آرمی همر، جودی دنچ، جاش لوکاس و کن هوارد دیگر بازیگران «جی. ادگار» هستند.

از سوی دیگر، در سطح بین‌المللی، فیلم سه‌بعدی «ماجراهای تن تن: راز اسب شاخدار» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ این هفته در 50 بازار 26.7 میلیون دلار به دست آورد و مجموع فروش خود را به 159.1 میلیون دلار رساند.  

‌دانیل کریگ، اندی سرکیس و جیمی بل در «راز اسب شاخدار» بازی می‌کنند. پیتر جکسون تهیه‌کننده این فیلم است که ماه دسامبر در آمریکای شمالی اکران می‌شود.

جدول فروش فیلم‌ها در ایالات متحده و کانادا (11 تا 13 نوامبر)

 

رتبه
عنوان فیلم
فروش جمعه تا یکشنبه (میلیون دلار)
تعداد سالن
متوسط فروش در هر سینما (دلار)
مجموع فروش (میلیون  دلار)
بودجه (میلیون دلار)
هفته اکران
1
«فناناپذیران»
32
3112
10.283
32
75
1
2
«جک و جیل»
26
3438
7.563
26
80
1
3
«گربه چکمه‌پوش»
25.5
3903
6.533
108.8
130
3
4
«سرقت برج»
13.2
3370
3.917
43.9
75
2
5
«جی. ادگار»
11.5
1910
6.005
11.6
-
1
6
«کریسمس سه‌بعدی هارولد و کومار»
5.9
2875
2.052
23.2
19
2
7
«درون زمان»
4.1
2591
1.602
30.6
40
3
8
«فعالیت فراهنجار 3»
3.6
2776
1.306
100.8
5
4
9
«بی‌دغدغه»
2.7
2215
1.235
48.9
24
5
10
«فولاد واقعی»
2
1758
1.138
81.7
-
 

 

 


منبع: خبرآنلاین


دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 23:26 ::  نويسنده : علی ملکی

اکران جهانی جی. ادگار، تازه‌ترین فیلم کلینت ایستوود از امروز در سطح جهان آغاز می‌شود. فیلمی که با هر متر و معیاری، یکی از مهم‌ترین آثار سال 2011 سینما به شمار می‌رود. فصل آخر سال میلادی، معمولا زمان اکران مهم‌ترین آثار سینمایی سال است. کافه سینما همزمان با اکران هر کدام از این آثار در سطح جهان، به استقبال این فیلم‌ها می‌رود. با یک مجموعه مفصل درباره داستان فیلم‌ها، کارنامه سازندگان‌اش، واکنش تماشاگران و منتقدان، پیش بینی جوایز و گزارش تولید اثر. اولین این فیلم‌ها جی ادگار است؛ تازه ترین فیلم آقای کلینت ایستوود. مجموعه کامل را بخوانید و تصاویر و پوسترها را ببینید...

 

این درام زندگینامه‌ای، داستان زندگی جان ادگار هوور را به تصویر می‌کشد. اولین رئیس اف‌بی‌آی (اداره بازرسی فدرال) که نزدیک به نیم قرن (تا زمان مرگش در سال 1972) این پست را در اختیار داشت. او در سال ۱۹۲۴ به مقام ریاست «اداره آگاهی» منصوب گشت. سازمانی که در سال 1935 تبدیل به اف‌بی‌آی معروف شد. هوور در طول دوران زندگی‌اش به خاطر قاطعیتی که در کارش داشت و اقداماتی که در راه تأمین امنیت ملی انجام داده بود، به عنوان یک فرد قابل احترام و بزرگ شناخته می‌شد. اما زمانی که شایعات و بعداً مدارکی درباره زندگی پنهان و خصوصیات غیرعادی او به دست آمد، زندگی او به موضوعی قابل بحث تبدیل شد. به غیر از مسائل خصوصی زندگی هوور، مخالفان او اعتقاد دارند که هوور در گسترش حوزه قدرت اف‌بی‌آی زیاده‌روی کرده است. به اعتقاد این افراد، هوور از اف‌بی‌آی به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن فعالین سیاسی مخالف استفاده می‌کرد. بعد از دوران بحث‌برانگیز قدرت هوور در اف‌بی‌آی، قانونی وضع شد که رؤسای اف‌بی‌آی تنها در یک بازه زمانی ده ساله می‌توانند صاحب این عنوان باشند. برخی هم اعتقاد دارند که او خلأ موجود در زندگی‌اش را با توهم ایجاد امنیت و مبارزه با تبهکاری پر کرده بود.

 

درباره عوامل اصلی

کلینت ایستوود (کارگردان)

بدون شک یکی از مشهورترین بازیگران قرن بیستم که در دهه هفتاد به کارگردانی روی آورد و در طول زمان به عنوان کارگردان همان اعتباری را به دست آورد که به عنوان یک بازیگر داشت. در طول نزدیک به پنج دهه فعالیت مستمر، ایستوود در چیزی بیش از 60 فیلم سینمایی بازی کرده و بیش از 30 فیلم را هم کارگردانی کرده است. ایستوود 81 ساله، هنوز با انرژی یک جوان مشغول به فیلم ساختن است. کارنامه او به عنوان کارگردان بعد از سال 2000 شامل فیلم‌های مطرحی چون رودخانه مرموز، عزیز میلیون‌دلاری، نامه‌هایی از آیوجیما و آخرت است. باید دید ایستوود به عنوان یک کارگردان راست‌گرا از چه زاویه‌ای به زندگی جی. ادگار هوور نگاه خواهد کرد. فردی که به طرز عجیبی در یک بازه زمانی تقریباً نیم‌قرنه، بدون توجه به این که چه رئیس‌جمهوری از چه حزبی مشغول به فعالیت بوده، جایگاه خود را در اف‌بی‌آی حفظ کرد.

استین لنس بلک (فیلمنامه‌نویس)

همکاری کارگردان باتجربه‌ای مثل ایستوود با فیلمنامه‌نویسی که کمتر از نصف سن او را دارد، از نکات جالب توجه جی. ادگار است. داستین لنس بلک 37 ساله پیش از این یک بار برای نوشتن فیلمنامه میلک (گاس ون‌سنت) اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را دریافت کرده است. انتخاب او به عنوان فیلمنامه‌نویس جی. ادگار، با توجه به برخی شباهت‌های میان میلک و جی. ادگار (هر دو درباره دو شخصیت پرچالش واقعی هستند و شخصیت‌های اصلی هر دو فیلم غرایز دیوانه‌واری دارند) اتفاقی به نظر نمی‌رسد. برخی از مخالفان فیلم مشکل را از فیلمنامه کند او دانسته‌اند. لنس بلک که هنوز در ابتدای راه قرار دارد، اخیراً فیلمنامه زیر پرچم بهشت را بر اساس کتابی جان کراکاوئر نوشته که قرار است ران هاوارد آن را کارگردانی کند.

لئوناردو دی‌کاپریو (بازیگر نقش جی. ادگار هوور)

همه چیز از سال 2002 شروع شد. اکران دو فیلم از استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی که وجه اشتراکشان حضور دی‌کاپریو در نقش اصلی بود، آغاز دوران جدیدی برای ستاره خوش‌سیمایی بود که با بازی در تایتانیک ممکن بود به عنوان جوان اول سینمای آمریکا جذب فیلم‌های رمانس بی‌مایه شود. پس از آن بود که دی‌کاپریو هوشمندانه فیلم‌های بعدی‌اش را انتخاب کرد و نتیجه این شد که حالا دیگر به جای بازیگر تین‌ایجر دوران تایتانیک، با بازیگر بزرگی طرفیم که در 37 سالگی تجربه بازی در فیلم‌های کارگردانان مطرحی چون ریدلی اسکات، ادوارد زوئیک، سام مندس، کریستوفر نولان و حالا کلینت ایستوود را پیدا کرده است. ضمن این که قرار است در فیلم‌هایی از کوئنتین تارانتینو و باز لورمان ایفای نقش کند. به نظر می‌رسد ستاره اقبال دی‌کاپریو به این زودی‌ها غروب نخواهد کرد و بدون شک دی‌کاپریو این شایستگی را دارد. به خصوص این که حتی منتقدانی که از جی. ادگار خوششان نیامده هم بازی او در نقش این شخصیت را ستوده‌اند. شاید امسال سرانجام طلسم اسکار نگرفتن‌های دی‌کاپریو شکسته شود.

نائومی واتس (بازیگر نقش هلن گاندی، منشی شخصی جی. ادگار هوور)

این بازیگر 43 ساله انگلیسی، پله‌پله و بدون عجله مراحل ترقی را طی کرد تا این که در ابتدای هزاره جدید ستاره اقبالش درخشیدن گرفت. حضور او در فیلم‌هایی چون جاده مالهالند (دیوید لینچ)، 21 گرم (آلخاندرو گونزالس ایناریتو) (که تنها نامزدی اسکار عمر واتس را برای او به ارمغان آورد)، کینگ‌کنگ (پیتر جکسن) و قول‌های شرقی (دیوید کراننبرگ) او را به ستاره‌ای مشهور تبدیل کردند. در یکی دو سال اخیر، بازی‌های او (حتی در آثار کارگردانانی چون وودی آلن) واکنش‌های زیادی ایجاد نکرده‌اند و به نظر نمی‌رسد بازی‌اش در فیلم ایستوود هم بتواند این روند را چندان تغییر دهد. چون اولین واکنش‌ها این‌گونه نشان می‌دهد که جی. ادگار، فیلم دی‌کاپریو است.

آرمی همر (بازیگر نقش کلاید تولسون، همکار جی. ادگار هوور)

دو سال قبل در همین موقع، نام آرمی همر احتمالاً به گوش هیچ کدام از ما آشنا نبود. اما این بازیگر 25 ساله حالا در آستانه تبدیل شدن به یک ستاره قرار دارد. پس از بازی در نقش برادران دوقلوی وینکل‌واس در شبکه اجتماعی (دیوید فینچر)، حالا بازی در نقش کلیدی فیلمی از کلینت ایستوود، دومین فرصت را برای شناخته‌شدن بیشتر این بازیگر فراهم کرده است. کلاید تولسون شخصی است که گفته می‌شود پست مهمش در اف‌بی‌آی را مدیون هوور است و روابط بسیار نزدیک این دو باعث ایجاد حرف و حدیث‌هایی درباره آن‌ها شد. از همین خلاصه یک‌خطی مشخص است که همر کار سختی را برای بازی در این نقش پیش رو داشته و به نظر می‌رسد مثل فیلم فینچر، از این آزمایش هم سربلند بیرون آمده است.

جودی دنچ (بازیگر نقش آنی هوور، مادر جی. ادگار هوور)

کارنامه این بازیگر مشهور و 77 ساله انگلیسی فوق‌العاده پربار است. یکی از خصوصیات جالب دنچ این است که کارش را در تلویزیون آغاز کرد و تقریباً در پنجاه سالگی به طور جدی وارد سینما شد. (هر چند قبل از دهه هشتاد هم تجربه‌های معدودی در سینما داشت). اما کارنامه بیست ساله او در سینما به اندازه کافی غبطه‌برانگیز است. 6 نامزدی اسکار و یک بار کسب این جایزه (برای فیلم شکسپیر عاشق) و 9 نامزدی و 2 جایزه گلدن‌گلوب بخشی از افتخارات دنچ به شمار می‌روند. دنچ در سال‌های اخیر در تمام فیلم‌های جیمز باند نقش کلیدی M را بازی کرده و در جی ادگار هم نقش یکی از تأثیرگذارترین افراد در زندگی جی ادگار هوور را بازی می‌کند.

تام استرن (فیلمبردار)

استرن 65 ساله پای ثابت تمام فیلم‌های سال‌های اخیر کلینت ایستوود بوده است. از رود مرموز به این طرف، تام استرن مدیر فیلمبرداری تمام آثار ایستوود بوده است. او که در اصل به عنوان یکی از مسئولین گروه فنی و فیلمبرداری فعالیت می‌کند، از سال 2002 کار خود را به عنوان مدیر فیلمبرداری هم آغاز کرد و در این مدت یک بار هم برای فیلم دختر عوض‌شده (ایستوود) نامزد دریافت جایزه اسکار شد. حاصل کار ایستوود و استرن در این سال‌ها آن‌قدر نتیجه خوبی به بار آورده که به نظر می‌رسد همکاری این دو به این زودی‌ها پایان‌یافتنی نیست.

 



نکات جذاب فیلم:

• شایعه شده بود که خواکین فینیکس قرار است در نقش کلاید تولسون ظاهر شود، اما این شایعه به سرعت رد شد. این نقش در نهایت به آرمی همر رسید.

• چارلیز ترون در ابتدا برای نقش هلن گاندی در نظر گرفته شده بود. اما او این پروژه را برای بازی در نقش ملکه شیطانی در فیلم سفیدبرفی و شکارچی (روپرت ساندرس) رها کرد. بعد از آن اعلام شد که ایمی آدامز برای این نقش در نظر گرفته شده است. در نهایت این نائومی واتس بود که نقش را از آن خود کرد.

• لئوناردو دی‌کاپریو می‌خواست به سبک رابرت دنیرو، وزن خود را برای جا افتادن در نقش هوور افزایش دهد اما کمپانی برادران وارنر این اجازه را به او نداد و تأکید کرد که افکت‌های دیجیتال مشکل را حل می‌کنند.

• چهره‌پردازی فیلم (که بسیار مورد تحسین منتقدان هم قرار گرفته) بسیار مشکل بوده است. لئوناردو دی‌کاپریو در هر نوبت چیزی حدود 6 و آرمی همر حدود 7 ساعت باید کار چهره‌پرداز را روی صورتشان تحمل می‌کردند.

• طبق اولین آراء در سایت IMDB، جی. ادگار با 439 رأی، امتیاز 7.6 را به خود اختصاص داده است. جالب است که طبق آمار این سایت، جوانانی که فیلم را دیده‌اند، بیشتر به آن علاقه نشان داده‌اند. به طوری که میانگین آراء به دست آمده از افراد زیر 18 سال 9.4، بین 18 تا 29 سال 8.5، بین 30 تا 44 سال 5.8 و بالای 45 سال 4.2 بوده است. لازم به ذکر است که چیزی حدود 65 درصد آرا (286 رأی) را افرادی بین 18 تا 29 ساله به فیلم داده‌اند.

چرا باید فیلم را دید؟

به جز عوامل مطرح پشت و جلوی دوربین، باید توجه کرد که شعار تبلیغاتی جی. ادگار این است: «قدرتمندترین آدم روی زمین». چرا باید فیلمی درباره این شخصیت را از دست داد؟!



صحبت‌های عوامل فیلم

لئوناردو دی‌کاپریو: «او (هوور) در انتهای دوران کاری‌اش یک دایناسور سیاسی بود... او هیچ علاقه‌ای به حقوق مدنی نداشت... او غرق در قدرت بود».

داستین لنس بلک: «ما هنوز این مرد که به این کشور سر و شکل داد، به درستی نمی‌شناسیم... هوور مردی بود که عشق را انکار و جای آن را با شهرت و تحسین پر کرد. او ارباب رسانه‌ها بود و (از این طریق) قدرت حوزه کاری‌اش را افزایش داد».

دی‌کاپریو: « (ایستوود) کسی است که به غریزه‌اش تکیه می‌کند، نه به مشاورانش... او شما را وادار می‌کند که به انتخاب‌های خود اطمینان کنید، چرا که او کسی است که به طور مطلق به غریزه‌اش اعتماد دارد.

کلینت ایستوود (درباره شباهت دوران کاری هوور و دنیای معاصر): «شباهت‌های زیادی میان بلشویک‌های قرن بیستم و پارانویای ناخوشایند و توجیه‌شده پس از 11 سپتامبر وجود دارد».

 



نظر منتقدان:

نظرات اولیه منتقدان نسبت به جی. ادگار را می‌توانید در یادداشت دیگری در کافه‌سینما مطالعه نمایید


بخت در فصل جوایز

با توجه به واکنش اولیه منتقدان، به نظر نمی‌رسد که جی. ادگار از بخت چندان بالایی در بخش بهترین فیلم برخوردار باشد. هر چند شاید تعداد بالای نامزدهای اسکار بهترین فیلم بتواند به این فیلم کمک کند. اما بازی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش هوور به احتمال زیاد در بین پنج نقش‌آفرینی برتر سال قرار می‌گیرد. ضمن این که بعید نیست کارگردانی کلینت ایستوود هم مورد توجه قرار گیرد. منتقدان همچنین به چهره‌پردازی بسیار خوب فیلم اشاره کرده‌اند که حتی می‌تواند از شانس‌های اصلی کسب جایزه اسکار باشد.

منبع: کافه سینما

شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 10:3 ::  نويسنده : علی ملکی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد
.: Weblog Themes By PICHAK :.



<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 4589
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

 
   
فال حافظقالب وبلاگقالب وبلاگگالری عکسفاگالری عکس آلامتو